روشهای آسان دریافت (A ) شگفت انگیز بالش بادی در یک مالی
در ادامه و تا سال ۱۷۹۳، وی شهرت خود را در وین بهعنوان یک نوازندهٔ چیرهدست پیانو تثبیت کرده بود، اما ظاهراً از انتشار آثارش خودداری میکرد تا بتواند با ظهورِ نهایی آنها، اثرگذاری بالش بادی سفری بیشتری داشته باشد. موتسارت و هایدن اثرگذاری غیرقابل انکاری در کار بتهوون داشتند. یوهان با آگاهی از موفقیتهای لئوپلد موتسارت در این زمینه به همراه پسرش ولفگانگ آمادئوس موتسارت و دخترش ماریا آنا موتسارت، کوشش کرد تا پسرش را بهعنوان یک کودک نابغه معرفی کند، چنانکه ادعا میکرد بتهوون در اولین اجرای عمومیاش در مارس ۱۷۷۸ (هنگامی که نامش روی پوسترهای این اجرا قرار گرفت)، تنها شش سال داشت. بازگشت بتهوون به وین از هایلیگنشتاد، با تغییر در سبک موسیقی او همراه شد و این زمان بهعنوان آغاز «دورهٔ میانی» زندگی او در نظر گرفته میشود که بهنام «دورهٔ قهرمانانه» نیز شناخته شدهاست. اما ملودیهای بتهوون، بسط و گسترش موسیقی، استفاده از مدولاسیون، بافت و توصیفِ احساسات، و همهٔ این روشها، سبکِ او را از موتسارت جدا کرد. Th is post has been cre at ed with the help of G SA C ontent G en erator D emoversion!
آنتونی ازدواج کرد و در اواخر سال ۱۸۱۲ با همسرش وین را ترک کرد و هرگز با بتهوون ملاقاتِ دوباره نداشت (یا ظاهراً اینطور به نظر میرسد)، اگرچه در سالهای بعد بتهوون با علاقهمندی از او نوشت و صحبت میکرد. مردم روستا قبل از انقلاب در منطقه جازموریان در۱۵کیلومتری روستای چاه زردان زندگی می کردند(عشایر)و بعد از انقلاب جهاد کشاورزی با دادن تلمبه وموتور آب در مکان فعلی(روستای چاه زردان)ساکن شدند(یکجا نشین شدن) و به کار کشاورزی پرداختند. بود که بعد از تصرف قلعه باستیل توسط انقلابیون، شعری انقلابی سرود و یک سال بعد مجموعهای از اشعار انقلابی خود را منتشر ساخت که برای پیش خرید آن، نام «بتهوون موسیقیدان دربار» بهچشم میخورد. بتهوون یکی از این افراد بود که دو کانتات (وو ۸۷، وو ۸۸) برای امپراتور ساخت که هرگز در آن زمان اجرا نشدند و تا دههٔ ۱۸۸۰، از بین رفتند. بتهوون شش کوارتت زهی اولِ خود را (اپوس ۱۸) بین سالهای ۱۷۹۸ تا ۱۸۰۰ (به سفارش و اهدا شده به شاهزاده لوبکوویتس) ساخت و در سال ۱۸۰۱ منتشر کرد. آثار دورهٔ میانی شامل شش سمفونی (شماره ۳ تا ۸)، دو کنسرتو پیانوی آخرین، تریپل کنسرتو، کنسرتو ویولن، پنج کوارتت زهی (شماره ۷ تا ۱۱)، چندین سونات پیانو از جمله سونات پیانو شماره ۲۱، شماره ۲۳، سونات ویولن شماره ۹ و تنها اپرایش به نام فیدلیو است.
جاهای دیگر خالی ماندند، زیرا احساس میشد تنها محبوبیتِ بتهوون است که دوام خواهد داشت. او تنها نامی است که دارای یک لوح حکاکی شده روی یکی از کتیبههای تالار ارکستر سمفونیک بوستون است. بتهوون طی سالهای بعدی، به احساسات گستردهٔ افکار عمومی در وین، مبنی بر اینکه او جانشین موتسارت است، با مطالعه روی کارهای آن استاد و نوشتن آثار با طعم کاملاً مشخصِ موتسارتی، به این تشویقها پاسخ مثبت داد. بتهوون که تصمیم نداشت بلافاصله موقعیت خود را بهعنوان آهنگساز تثبیت کند، وقت خود را به مطالعه و اجرای موسیقی گذراند. در سال ۱۸۶۲ (چند سال پس از خاکسپاری) بقایای جسدِ وی برای مطالعه مجدد نبش قبر شد و در سال ۱۸۸۸ به گورستان مرکزی وین (در کنار قبر شوبرت) منتقل شد. کُنت والدشتاین (پشتیبان و حامی مالی بتهوون در بن)، در یادداشت خداحافظیاش برای بدرقهٔ او به وین، نوشت: «با تلاش و کوشش بیوقفه روحِ موتسارت را از طریق دستهای هایدن دریافت خواهید کرد».
در اواخر سال ۱۸۰۱، بتهوون از طریق خانوادهٔ برونسویک با یک کُنتسِ جوان بهنام جولیتا گویچاردی آشنا شد. این تمایز برای اولین بار در سال ۱۸۲۸، فقط یک سال پس از مرگ وی به کار گرفته شد، و اگرچه اغلب مورد چالش و پالایش قرار میگیرد، اما بهعنوان نقطهٔ شروع، برای درک و پیشرفت کارِ بتهوون در نظر گرفته شدهاست. «موسیقی حالتِ درک و کشفی است که از هر دانش و فلسفهای برتر است … اعتقاد بر این است که اولین آثار انتشاریافته از او، مجموعهای از واریاسیونهاست (وو ۶۶). اما فقط آرشیدوک رودولف بود که سهم خود از این حقوق را در تاریخ توافق شده، پرداخت کرد. وی همچنین نزد ایگناتس شوپانتسیگ به فراگیری ویولون پرداخت. کار بعدی او وقتی بود که مقامات شهرداری در بن، مأمور شده بودند بهمناسبت وفات یوزف دوم در سال ۱۷۹۰ و همچنین انتخابِ لئوپولد دوم بهعنوانِ امپراتوری روم مقدس، قطعهٔ کانتات سفارش دهند. وی دوباره در سال ۱۸۲۱ برای مدت طولانی بیمار شد و تحویلِ قطعهٔ «میسا سولمنیس» را در سال ۱۸۲۳، سه سال پس از موعد مقرر به اتمام رساند.